معنی شعر اگر چه باده فرح بخش و باد گل بیز است

اگر چه باده فرح بخش و باد گل بیز است

اگـرچـه بـاده فرح بخش و بـاد گُل‌بیـز است به بانگِ چنگ مخور مـی که محتسب تیز است صُـراحی‌ای و حـریـفـی گرت به چنـگ افتد بـه عـقـل نـوش کـه ایــام، فـتـنـه انگیز است در آستـیـنِ مُـرَقَّع، پـیـالـه پـنـهــان کـن کـه همـچو چَشمِ صُـراحی زمانه خون‌ریز است بـه آبِ دیــده بـشـویـیـم خـرقه‌هـا از مـی کـه مــوســمِ ورع و روزگــارِ پــرهـیــز است مـجـوی عـیـشِ خـوش از دورِ باژگونِ سپهر که صـاف ایـن سَـرِ خُم جمله دُردی آمیز است سـپـهرِ بـرشده، پـرویـزنیـست خـون افشان

مشاهده مطلب

سلسله موی دوست حلقه دام بلاست

سلسه موی دوست

سلسـله ی مـوی دوسـت حلـقـه دام بلاسـت هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست گــر بـزنـنـدم به تیـغ در نظـرش بی‌دریــغ دیــدن او یـک نظـر صـد چو منش خونبهاست گــر برود جـان مــا در طلـب وصل دوسـت حیـف نباشد که دوست دوست‌تر از جان ماست دعــوی عـشـاق را شـرع نـخـواهـد بـیــان گونـه ی زردش دلــیــل نـالــه زارش گـواست مـایـه ی پـرهیـزگار قوت صبـر است و عقـل عـقـل گـرفـتـار عشـق صبـر زبــون هــواست دل شـده ی پایـبـنـد گردن

مشاهده مطلب

فوتر سایت