شادی را جانی زنده می خواهد
نه دلی وامانده بر بستر احتضار
چشم انتظار پاسخی از لامکان
ساعتی بنشین
آتشی بنشان
که ابلیس – این شراره ی مطرود- دلسردی خاکیان را شعله ها می کشد
سرخ و زرد
بالا و بلند
غزلخوان و پایکوبان
لحظه ای بنشین
آتشش بنشان
آتشش بنشان
که شیطان به خاک نشستنِ تهیدستانِ خونین دلِ را
پیاله پیاله
شراب می نوشد
و گرمای بزم خویش را
هیزم به آتش دلسردی می نهد
بیا و برق به چشمان خاکیان انداز
بیا و خاک به جام شراب شیطان ریز
بیا و مرده دلان را
به هفت قصه ی عشقت
مثال حافظ و سعدی
مثال مولانا
دوباره رقصان کن
دوباره شادی بخش.
۲۰/۲/۹۸