بیت نخست:
معنای بیت نخست:
وقتی تو دل مرا میشکنی چرا من عاشق و شیفته تو میشوم؛ یا مگر من چه خطایی مرتکب شدهام که تو دیگر نگاهی به من نمیکنی.
نکات و معانی:
دل دادن: عاشق گشتن.
دل شکستن: رنجاندن، آزردن.
نکته: احتمال میدهم چینش درست واژگانی مصراع اول اینگونه باشد: چرا دل منی را میشکنی که به تو دل دادهام و…، البته به همان صورتی که هست نیز لطافت و شگفتی عجیبی دارد.
بیت دوم:
معنای بیت دوم:
هر چند تمام وجودم مشغول و معطوف تو هست، اما به اطراف نگاه میکنم تا همنشینان ندانند که تو مورد نظر من هستی.
نکات و معانی:
حریف: همنشین، همدم.
منظور: مورد نظر.
بیت سوم:
معنای بیت سوم:
انسانهای دیگر وقتی از برابر دیدگان میروند از دل نیز میروند و فراموش میشوند، اما تو همانگونه که جان در بدن قرار گرفته است در دل من نشستهای.
نکات و معانی:
از دل رفتن: فراموش کردن.
در دل رفتن: مورد مهر و محبت واقع شدن.
تشبیه: تشبیه معشوق به جان در مصراع دوم.
بیت چهارم:
معنای بیت چهارم:
تو همای سعادتی و من گدایی رنجور و درمانده، اگر سایه و عنایتی به من داشته باشی من به پادشاهی خواهم رسید.
نکات و معانی:
هما: پرنده هما در اسطورههای ایرانی جایگاه ویژه و مهمی دارد و معروف است که چنانچه سایهاش بر سر هر کس بیفتد به سعادت و کامرانی خواهد رسید؛ به همین دلیل به مرغ سعادت معروف شدهاست در ادبیات فارسی نیز هما، به عنوان نماد سعادت است.
سایه افکندن بر کسی: کنایه از التفات و توجه کردن.
تضاد: گدا و پادشاه.
بیت پنجم:
معنای بیت پنجم:
من همچون بندهای برای سلام کردن و خدمت رسانی به سراغت میآیم، اگر تو پاسخ مرا ندهی میتوانی چرا که غرور و تکبر تنها سزاوار توست.
نکات و معانی:
کبر: تکبر، غرور، خود بزرگ بینی.
مَنی: تکبر، خود بزرگ بینی.
بیت ششم:
معنای بیت ششم:
هر مردی از اینکه همچون گویی در پای تو بیفتد(مطیع و فرمانبردار تو باشد) راضی و خشنود است، تا شاید تو به وسیله آن ساعد سپید و بلورینت همچون چوگانی او را بزنی و برانی.
نکات و معانی:
در پای کسی افتادن: مطیع و فرمانبردار بودن.
سیمین: سپید.
گوی و چوگان: چوگان از بازی- ورزشهای کهن ایرانی است که امروزه به ورزشی جهانی تبدیل شدهاست. این رشته به دلیل رواج در میان پادشاهان و بزرگان به بازی شاهان معروف است. نام چوگان از نام چوبی که در آن استفاده میشود برگرفته شدهاست. این بازی در ابتدا عنوانی نظامی و جنگی داشت و سوارکاران ایرانی در آن استعداد اسبهای جنگی خود را به نمایش میگذاشتند.
بیت هفتم:
معنای بیت هفتم:
انسانی که از باده انگور مست و بیخود شود در واقع انسانی بیچاره و نادان است، سزاوار است که آدمی به واسطه عشق سرمست و بیخویشتن شود.
نکات و معانی:
ظلوم و جهول: تلمیح به آیه قرآنی: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا.
بیت هشتم:
معنای بیت هشتم:
اگر تو با این اوصاف در باغ به ناز قدم برداری، باغبان هنگامی که تو را میبیند، میگوید تو همان سرو چمن و باغ هستی.
نکات و معانی:
نَعت: صفت.
خرامیدن: با ناز راه رفتن.
تکرار: باغ و باغبان.
بیت نهم:
معنای بیت نهم:
هیچ میوه و بهرهای از شاخهی امید تو به من نخواهد رسید؛ گمان بیشتر من اینگونه است و حتی یقین دارم که تو مرا از بین خواهی برد.
نکات و معانی:
بَر: میوه.
غالب الظن: گمان قوی، گمان بیشتر.
تناسب: بَر، بیخ، شاخ.
شاخ امید: اضافه استعاری.
از بیخ کندن: کنایه از نابود کردن.
بیت دهم:
معنای بیت دهم:
دیگران به شرطی بر سر سفره انسان تهیدست مینشینند که در آن خوارکیهای چرب و شیرین باشد، سعدی اگر تو نیز میخواهی دیگران بر سفرهی شعرهای تو بنشینند باید چرب زبان باشی و شیرین سخن.
نکات و معانی:
خوان: سفره.
چرب زبانی و شیرین سخنی: کنایه از فصاحت و بلاغت، به شیوایی سخن گفتن.
6 دیدگاه روشن من چرا دل به تو دادم که دلم می شکنی
ممنون از مقاله خوبتون
لطف دارید
عالیییییییییی
بی نظییییره
سپاسگزارم
خیلی خوب بود بهره بردم هر کسی چنین ماری نمیکنه
لطف دارید