بیت نخست:
معنای بیت نخست:
یک روز از سر دیوانگی و مستی به گیسوی تو چنگ خواهم زد، و چنان لبانت را خواهم بوسید که صدها شور و غوغا در جهان به وجود آورم.
نکات و معانی:
شیدایی: دیوانگی.
آویختن: چنگ زدن.
ایهام تناسب: لب شیرین، شور.
ایهام تناسب: شور.
بیت دوم:
معنای بیت دوم:
اگر تصمیم گرفتهای که به من جفا کنی، اینک سر من در اختیار توست (هر چه میخواهی انجام بده)، و اگر به دنبال وفا و مهربانی هستی جانم را فدای قدمهایت خواهم کرد.
نکات و معانی:
اینک من و اینک سر: سر من در اختیار تو هست، (تسلیم و مطیع تو هستم).
جان در قدم کسی ریختن: کنایه از خود را فدای کسی کردن.
تضاد و تناسب: “سر” و “قدم”.
بیت سوم:
معنای بیت سوم:
عشق تو بسیاری از توبهها و پارساییهای مرا از بین برده است؛ از این به بعد قصد دارم که دیگر هرگز توبه نکنم.
نکات و معانی:
مِن بَعد: پس از این.
تکرار: پرهیز.
نکته: طنز بیت تصمیم سعدی است در توبه نکردن!
بیت چهارم:
معنای بیت چهارم:
دل بیچارهی من همچون سکهای است که در پیش خانهی تو گم شده است، و من بیهوده برای یافتن دل خود خاک هر محلهای را جستجو میکنم.
نکات و معانی:
سیم: نقره، پول.
خاک بیختن: غربال کردن خاک. غربال کردن خاک برای یافتن طلا.
بیت پنجم:
معنای بیت پنجم:
از وقتی که نگاهم همچون تیری تیز بر عشق خورده است(از وقتی عاشق گشتهام) دشمن در شهر مرا رسوا کرده است و داستان عشق مرا همه جا بیان کرده است.
نکات و معانی:
بر دف زدن: رسوا کردن.
دف عشق: اضافه تشبیهی.
تیر نظر: اضافه تشبیهی.
بیت ششم:
معنای بیت ششم:
من نیز همانگونه که قیس بنی عامر دیوانهی رخ لیلی بود عاشق و سرگشته معشوق هستم، و همانگونه که خسرو پرویز شیدا و عاشق لب شیرین بود من نیز عاشق و سرگشته وصال معشوق هستم.
نکات و معانی:
مجنون: دیوانه.
مجنون: ایهام تناسب با لیلی و قیس بنی عامر.
قیس بنی عامر: مجنون بن ملوح بن مزاحم عامری، شاعری است عاشق پیشه از مردم نجد، وی اگرچه دیوانه نبود، ولی به مجنون ملقب گردید چه در عشق لیلی دختر سعد که از کودکی با هم پرورش یافته بودند دچار حیرت و سرگشتگی شد و در این حالت شعر می گفت و با ددان و جانوران انس می گرفت و گاه در شام و گاه در نجد و گاه در حجازدیده می شد تا آنکه او را در میان سنگ های بیابان مرده یافتند، و جسدش را نزد خانواده اش بردند. اشعار وی در دیوانی جمع آوری شده و به چاپ رسیده است.
لب شیرین: ایهام تناسب؛ لب شیرین مزه، لب شیرین معشوق خسرو پرویز و فرهاد.
خسرو پرویز: برای آگاهی و آشنایی با خسرو پرویز میتوانید اینجا را نگاه کنید.
بیت هفتم:
معنای بیت هفتم:
به من گفتی که یا غم عشق مرا تحمل کن و یا دست از جان خود بکش و جان خود را فدا کن، دلبندم دستور تو را با کمال میل انجام میدهم هم غم عشقت را تحمل میکنم و هم در راه عشق تو قید جان خود را خواهم زد.
نکات و معانی:
با غم نشستن: تحمل و صبر کردن.
از سر چیزی بر خاستن: بیخیال آن شدن؛ یا آن را ترک کردن.
تکرار: نشستن و برخاستن.
لف و نشر مرتب: نشستن و برخاستن.
بیت هشتم:
معنای بیت هشتم:
اگر قرار به رفتن بهشت باشد در صورتی که تو آنجا نباشی بر بالاترین و عالیترین جایگاه بهشت هم نخواهم نشست، اما چنانچه به دوزخ رفتن همراه با تو باشد با شوق خود را به زنجیری که آدمیان را به دوزخ میکشاند،چنگ خواهم زد.
نکات و معانی:
جنت: فردوس، بهشت.
کنگره: دندانههای بالای قصر.
دوزخ: جهنم.
سلسه: زنجیر اشاره به آیه قرآنی: إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا
بیت نهم:
معنای بیت نهم:
هر چند در جایی که یاد و اسم تو میآید جایی برای سعدی حتی در شعر باقی نمیماند، اما از آنجا که تو معشوقی بیهمتا و یگانه هستی دیگر دوست ندارم اسم و نامم همراه کس دیگری بیاید.
نکات و معانی:
غیر: دیگران.
آمیختن: یکی شدن.
1 دیدگاه روشن یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
عالی بود 🙂