بیت نخست:
معنای بیت نخست:
انسان پرهیزکاری که تنها به ظاهر اهمیت می دهد از حال درونی ما خبری ندارد؛ بنابراین در مورد ما هر حرفی بزند ما از او ناخشنود نخواهیم شد.
نکات و معانی:
زاهد: پرهیزکار؛ که البته در دیوان حافظ جزء شخصیت های منفی است.
ظاهر پرست: آنکه تنها به ظاهر اهمیت می دهد و به باطن و عالم معنا راهی نبرده است.
جناس: زاهد، ظاهر.
بیت دوم:
معنای بیت دوم:
ای دل بدان که در راه و رسم پرستش عاشقانه خداوند هر اتفاقی برای رونده این راه بیفتد به خیر و به صلاح اوست، چرا که هیچکس در صراط مستقیم گمراه نخواهد شد.
نکات و معانی:
طریقت: راه و روش پرستش عاشقانه خداوند.
سالک: رونده راه معرفت و عرفان.
ایهام تناسب: طریقت و صراط.
تضاد: صراط مستقیم، گمراه.
نکته: نکته رندانه حافظ در این بیت این است که طریقت را همان صراط مستقیم در نظر گرفته است.
بیت سوم:
معنای بیت سوم:
ما نیز کوشش مختصری خواهیم کرد، تا ببینیم چه پیش خواهد آمد؛ زیرا در عرصه زندگی رندانه، هیچ جایی برای تکبر و غرور شاهانه وجود ندارد.
نکات و معانی:
ایهام تناسب: رخ نمودن؛۱. اتفاق افتادن،۲. رخ نام مهرهی شطرنج با بیدق و شطرنج و شاه تناسب دارد.
بیدق: سرباز، مهرهی پیاده شطرنج.
بیدق راندن: کنایه از انجام کار مختصر.
مجال: فرصت.
نکته: در این بیت حافظ داشتن تکبر و غرور شاهانه را در زندگی مذمت می کند و آدمی را به زندگی رندانه دعوت می کند و بیان میکند در زندگی رندانه، آدمی باید کوشش و حرکتی هر چند مختصر، انجام دهد.
بیت چهارم:
معنای بیت چهارم:
هدف از آفرینش این سقف بلند که در عین سادگی پر از نقش و نگار هست، چیست؟ مسلما هیچ فرد دانایی در جهان پیدا نخواهد شد که از اسرار این معما باخبر باشد.
نکات و معانی:
سقف بلند: آسمان.
پارادوکس: ساده بسیار نقش.
واج آرایی: “س”
تناسب: دانا و آگاه.
بیت پنجم:
معنای بیت پنجم:
خداوندا این چه بینیازی از مخلوقات و این چه دانش و حکمت توانمندی است که این همه درد و رنج نهانی وجود دارد، اما فرصت کوچکترین اعتراضی نیز وجود ندارد.
نکات و معانی:
استغنا: بینیازی خداوند از مخلوقات.
قادر حکمت: اضافه مقلوب؛ حکمت قادر: دانش توانمند.
بیت ششم:
معنای بیت ششم:
پنداری صاحب دیوان ما از علم حساب آگاهی ندارد و یا اعتقادی به روز حساب ندارد؛ چرا که در عنوان این نامه هیچ نشانه ای از (حسبه لله) رضایت خداوند وجود ندارد.
نکات و معانی:
دیوان: دفتر حساب، دفتری که نام مستمری گیران لشکری و کشوری در آن نوشته میشد.
صاحب دیوان: متصدی و مسئول حساب و کتاب دربار.
ایهام: حساب ندانستن: ۱. از علم حساب آگاهی نداشتن،۲. اعتقادی به روز حساب نداشتن.
طغرا: طُغرا (یا طُغْری) نوعی از خوشنویسی پیچیدهاست که به وسیله آن لقبها و نام سلطان یا امیری و یا عالمی را برسر فرمان او مینوشتند مانند «السلطان الاعظم الاعدل جلال الدین اکبر پادشاه غازی». این خط خاص به عنوان امضاء برای سلطانها در خاورمیانه و بهویژه برای سلاطین عثمانی بکار میرفتهاست و در برخی مناطق آسیا مهرهای مشابه نیز دیده شدهاست.
در متون مالی و اوراق مثبته اقتصادی، به معنی اصله یا فقره و به عنوان واحد شمارش چک و برات نیز استفاده می شود؛ البته در اینجا به معنی مطلق حکم و فرمان است.
حسبه لله: برای رضای خدا. این عبارت معمولا در بالای سر احکام و نامهها نوشته میشد.
بیت هفتم:
معنای بیت هفتم:
هر کس دوست دارد بیاید و هر مطلبی که دوست دارد بیان کند؛ چرا که در این درگاه هیچگونه تکبر و غرور و هیچگونه پردهدار و دربانی وجود ندارد.
نکات و معانی:
کبر: تکبر.
ناز: نخوت و بیتوجهی.
حاجب: پردهدار.
درگاه: پیشگاه، حضرت، آستانه.
بیت هشتم:
معنای بیت هشتم:
تنها انسانهای یکرنگ و پاک دل میتوانند وارد میخانه شوند؛ انسانهای خود فروش و کسانی که تنها به فکر اظهار خود هستند حتی نمیتوانند وارد محلهی میفروشان شوند.
نکات و معانی:
یکرنگ: صاف و پاکدل.
خودفروش: متکبر و خودپرست؛ کنایه از زاهدان خودنما و مغرور.
کوی: محله.
بیت نهم:
معنای بیت نهم:
هر عیب و ایرادی وجود دارد به خاطر قامت ناسازگار و نامتناسب ماست؛ وگرنه آنچه تو به ما بخشیدهای مناسب با هر قامتی هست و برای هیچکس نامتناسب نیست.
نکات و معانی:
ناساز: نامتناسب و ناهماهنگ.
تشریف: جامه و یا خلعتی که بزرگی به کسی هدیه دهد، در اینجا کنایه از هر چیزی که از طرف خداوند به انسان عطا شده است.
بالا: قد و قامت.
ایهام تضاد: بالا:۱. قد و قامت،۲. بلند؛ که با کوتاه در تضاد است.
تناسب: قامت، اندام، بالا.
بیت دهم:
معنای بیت دهم:
من بنده و غلام پیر خرابات هستم، چرا که لطف و محبتش همیشگی و پایدار است؛ وگرنه لطف و محبت شیخ و زاهدموقتی و ناپایدار است.
نکات و معانی:
نکته: نکته قابل توجه در تاین بیت حافظ تأکید اوست بر ثبات حال؛ از اینروست که حضرت حافظ خود را بنده پیرخرابات میداند چرا که معتقد است لطف و محبت وی همیشگی و پایدار است.
بیت یازدهم:
معنای بیت یازدهم:
حافظ به خاطر اینکه همتی بلند و رفیع دارد بر بالای مجلس نمینشیند؛ زیرا عاشق سرمست و خود را اسیر مال و جاه دنیوی نمیکند.
نکات و معانی:
صدر: بالای مجلس.
عالی مشرب: آنکه طبعی بالا دارد، بلند همت.
دُرد: ته مانده شراب.
دُردی کش: آنکه دُرد شراب را سر میکشد؛ سیاه مست.
در بند چیزی بودن: اسیر و گرفتار آن بودن.
تضاد: تضادی عجیب و پنهان حافظ بین معنای کلمات صدر، عالی و دُرد برقرار کرده است؛ آنگونه که پیشتر گفته شد دُرد به معنای ته مانده شراب است که با کلمات صدر و عالی تضاد برقرار میکند.
نکته: حافظ، رندانه، کنایه و تعریضی به شاه دربار میزند، چرا که صدر نشین مجلس قاعدتا شاه است از این رو حافظ او را دون همت و اسیر جاه و مال دنیوی مینامد.
شگفتا حافظ!!!!!
5 دیدگاه روشن زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست
واقعا شگفتا
عالی بود جناب آقای دکتر عزیز. همیشه از توضیحات و تفسیرهای حضرتعالی استفاده میکنیم.
سربلند باشی
سلام لطف دارید
خسته نباشید بسیار عالی
خداوند به شما صبر و قوت بدهد که به ادبیات فارسی خدمت میکنید
امیدوارم موفق باشید.