بیت نخست:
معنای بیت نخست:
غم و اندوه روزگار نابسامان را بخورم یا بار سنگین جدایی را تحمل کنم؟ با طاقت نداشته، کدام بار سنگین را حمل کنم؟
نکات و معانی:
فراق: جدایی.
کشیدن: تحمل کردن.
جناس: یار، بار.
جناس: یا، یار.
جناس: کشیدن.
بیت دوم:
معنای بیت دوم:
نه توان آن را دارم که از او فاصله گیرم و خود را از او دور نگه دارم، و نه توانایی آن را دارم که با گستاخی او را در آغوش بگیرم.
نکات و معانی:
قوت: توانایی.
شوخی: گستاخی.
تناسب معنایی: قوت، توانایی.
جناس: کناره، کنار.
تضاد: کناره جستن، در کنار کشیدن.
بیت سوم:
معنای بیت سوم:
صبری برای من نمانده است تا عاقلانه رفتار کنم(همانگونه که دست را در آستین قرار میدهم، صبوری خود را با خرد و دانش همراهی کنم)، و عقل و خردی نیز برای من باقی نمانده است تا آرام و قرار داشته باشم(همانگونه که پای را در دامن قرار میدهند، عقل را با آرامش همراه سازم).
نکات و معانی:
استعاره مکنیه: دست صبر، آستین عقل، پای عقل، دامن قرار.
تناسب: دست، آستین، پای، دامن.
تکرار: عقل.
بیت چهارم:
معنای بیت چهارم:
دور از جوانمردی است که آدمی به خاطر جور و جفا، از دوستان خود بیزار شود، اگر من نیز جور جفای محبوب را تحمل نکنم، ناجوانمردم.
نکات و معانی:
سیر گشت: سیر گشتن، بیزار شدن.
تکرار: دوست، جفا، مرد.
تناسب: زن و مرد.
بیت پنجم:
معنای بیت پنجم:
وقتی آدمی میتواند با صبر و شکیبایی، ظلم و ستم دشمن را تحمل کند، چرا من در برابر ستم یار و محبوب خود صبور نباشم وآن را تحمل نکنم.
بیت ششم:
معنای بیت ششم:
وقتی از شراب ناب و زلال وصال معشوق سرمست گشتهام، واجب است که رنج و سختی خمار را نیز تحمل کنم.
نکات و معانی:
جام صافی وصل: اضافه تشبیهی.
خمار: درد سر بعد از خوردن شراب.
تناسب معنایی: درد سر، خمار.
نکته: واژه دَرد، در این بیت به سبب تناسب معنایی واژگانِ شراب و جام، تداعی کننده دُرد میباشد.
بیت هفتم:
معنای بیت هفتم:
اگر در این چمن گلی به زیبایی چهرهی تو روییده شود، کمترین کاری که خواهم کرد، چشمان خود را نثار خار آن گل خواهم کرد.
نکات و معانی:
تکرار: گل.
تناسب و تضاد: خار و گل.
تناسب: دیده و روی و دست.
8 دیدگاه روشن غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
با سلام و درود بیکران برشما دوست گرامی
بیت آخر معنی کلمه کمینه رو کاش نوشته بودید، همه رو زحمت کشیدید همین بیت آخر من توی این کلمه موندم که شاید کمین باشه، شاید منظورش اینه که سعدی که در کمین یک ماهرو نشسته، اگر گلی مثل تو پیدا بشه من خار در چشمانش میکنم، خار و دیده و چشم چرانی های شیخ که ظاهرا پایانی نداشته مثل همه مردهای دیگه که درکمین گلرخانند گاه و بیگاه که خصلت انسانهاست دراصل چه مرد و چه زن و با زیاد شدن سن هم فقط شرم و حیای بیشتر شاید باعث تعادلش میشه وگرنه پیری هم علاج دزدی چشمهای چراننده ما نیست.
از توضیحات خوب جناب علیزاده سپاسگزارم
ممنون از لطف شما
سلام دیدگاه آقای حسن آقا در واقع شیخ سعدی رو به خودش تشبیه کرده شنیدی میگن کافرهمه رو به کیش خود پندارد
سلام سپاسگزارم از توضیحات جناب عالی برای من بسیار مفید بود
خواهش میکنم
با سلام در بیت اخر به نظر من میفرمان که گلی را که در چمن بیاید انرا کنار خار میاورم تا کسی دستش نزند
سلام و عرض ادب
بنظر من بیت آخر داره میگه
اگر گلی توی چمنزار دنیا مثل زیبایی تو بدستم بیاد
چون من عاشق و دلشیفته ی تو هستم و باور نمیکنم بهتر از تو وجود داشته باشه اونو مثل خار میبینم
یا به خاری میکشمش
ببخشید این نظر من بود
نظر دوستان برای من محترم هست