بیت نخست:
معنای بیت نخست:
به خودم گفتم حسابی و به اندازه کافی او را نگاه کنم شاید مهر و محبتش از دلم بیرون رود، اما حقیقت مطلب این است که چنان عشق او در دل من استوار شده است که سخت و دشوار به نظر میآید که عشق او از دلم بیرون رود.
نکات و معانی:
سیر دیدن: به اندازه کافی دیدن.
پای گرفتن: محکم و استوار شدن.
بیت دوم:
معنای بیت دوم:
در سر راه خداحافظی و لحظهی جدایی آدمیزاد باید دلی همچون سنگ داشته باشد تا بتواند رفتن کاروان معشوق را تحمل کند.
نکات و معانی:
اضافه تشبیهی: راه وداع
جناس: تحمل، محمل.
تناسب: سنگ، راه.
بیت سوم:
معنای بیت سوم:
با چشمانی پر از اشک، نگاه پر از حسرت خود را به زیر میاندازم و چشمانم را میبندم چرا که اگر به چشمانم اجازه جاری شدن اشک را بدهم کاروان معشوقم در گل خواهد رفت.
نکات و معانی:
اضافه اقترانی: چشم حسرت.
بیت چهارم:
معنای بیت چهارم:
به همان شکل که وقتی چراغ از مقابل دیدگان آدمی برداشته میشود، آدمی قادر به دیدن نیست، وقتی صورت دوست نیز از مقابل چشمانم رفت دیگر قادر به تشخیص راه نبودم.
نکات و معانی:
سعدی در این بیت به طور ضمنی صورت معشوق را به چراغی درخشان تشبیه کرده است.
بیت پنجم:
معنای بیت پنجم:
اینبار موج سهمگین جدایی چنان کشتی صبر و طاقت مرا در هم شکست که جای شگفتی است اگر پارهای از این کشتی به ساحل برسد.
نکات و معانی:
از این بار: این دفعه، این بار.
اضافه تشبیهی: کشتی طاقت.
ایهام تناسب: کلمه “بار” که در اینجا معنی دفعه میدهد در معنای دوم :محموله، با کلمه کشتی تناسب دارد.
تناسب: کشتی، موج، تخته، ساحل.
بیت ششم:
معنای بیت ششم:
اگر معشوق با شمشیری از روی خشم و سرزنش مرا میکشت برای من آسان و قابل تحمل بود، چرا که مرگ حقیقی صاحبنظر (عاشق) آن است که قاتل (معشوق) از پیش چشمانش برود.
نکات و معانی:
اضافه اقترانی: شمشیر عتاب.
استعاره: قاتل استعاره از معشوق.
بیت هفتم:
معنای بیت هفتم:
جای هیچگونه شگفتی نیست که هر کس صورت و بالای معشوق را ببیند، صبر و شکیبایی خود را از دست بدهد.
نکات و معانی:
شمایل: صورت.
بیت هشتم:
معنای بیت هشتم:
هیچکس را در این شهر نمیشناسم که دچار عشق تو نباشد، مگر کسی که وارد این شهر شود و در حالیکه نادان و غافل است شهر را ترک کند.
بیت نهم:
معنای بیت نهم:
اگر کسی پیدا شود که در تمام عمر عاشق هیچ صورتی نشده باشد، اگر بر سر راه تو قرار بگیرد عاشق و دلدادهی تو خواهد شد.
نکات و معانی:
خیال: صورت، تصویر.
بیت دهم:
معنای بیت دهم:
چهرهی زیبای خود را نشان بده تا انسان عارف صبر و شکیبایی خود را از دست بدهد، و خود را آشکار ساز تا عقل و هوش انسان دانا بر باد رود.
نکات و معانی:
روی نمودن و پرده برداشتن: کنایه از خود را آشکار ساختن.
بیت یازدهم:
معنای بیت یازدهم:
اگر سعدی عاشقی نکند ملک عالم وجود را برای چه میخواهد؟ جای افسوس و دریغ است که آدمی عمر خود را به بیهودگی بگذراند و عاشق نشود.
نکات و معانی:
اضافه تشبیهی: ملک وجود.
بیت دوازدهم:
معنای بیت دوازدهم:
تنها انسانی که درد و رنج هجران و دوری از معشوق را تجربه کرده است ارزش و قیمت وصال را درک میکند، انسان خسته و رنجور وقتی به منزل و مقصد خود میرسد در کمال آرامش خواهد خوابید.
نکات و معانی:
مانده: خسته، رنجور.