بیت نخست:
معنای بیت نخست:
شراب تلخی میخواهم که قدرت مستی آن به حدی باشد که هر مردی را به زمین بیندازد، تا برای لحظهای هم که شده از دنیا و غوغاهای آن آسوده خاطر گردم.
بیت دوم:
معنای بیت دوم:
روزگار همچون سفرهای است که تنها انسانهای پست را پرورش میدهد و هیچگونه شهد و عسل آسایشی در این سفره پیدا نمیشود، بنابراین ای دل دهان خود را از تمام محتویات این سفره که جز تلخی و شوری چیزی در آن نیست بشوی و خود را برکنار بدار.
نکات و معانی:
سماط: سفره.
دهر: روزگار.
اضافه تشبیهی: سماط دهر.
دون: پست.
اضافه تشبیهی: شهد آسایش.
مذاق: ذائقه، مجاز از دهان.
بیت سوم:
معنای بیت سوم:
شراب را بیاور چرا که هرگز نمیتوان از مکر و خدعه آسمان _که از طرفی نشاط و بازی ستاره زهره چنگنواز است و از طرفی ستاره مریخ جنگ طلب است_ خود را در امان دانست.
نکات و معانی:
لعب: بازی.
زهره: سیاره زهره که در ادبیات نماد عیش و طرب است و از طرفی خُنیاگر فلک است.
مریخ: سیاره مریخ در ادبیات نماد جنگجویی، دلاوری و سلحشوری است.
بیت چهارم:
معنای بیت چهارم:
اگر تو نیز همچون بهرام کمندی برای جمعکردن و اندوختن داری، آن را بینداز و جام شرابی بردار؛ چرا که من تمام این دنیا را که همچون صحرایی است درنوردیدهام و هیچگونه نشانی نه از بهرام و نه حتی از جایگاه گورش دیدهام.
نکات و معانی:
بهرامی: منسوب به بهرام پنجم، پانزدهمین پادشاه ساسانی و پسر و جانشین یزدگرد اول؛ بر طبق روایات تاریخی عاشق شکار گورخر بوده و به همین جهت به بهرام گور ملقب گردیده است.
ایهام: گور: ۱.مقبره،۲. گورخر.
بیت پنجم:
معنای بیت پنجم:
به پیش من بیا تا در شراب صاف و زلال، راز و اسرار روزگار را برای تو بیان کنم، البته به شرطی که آن راز را به انسانهای بیسلیقه و نابینا نگویی.
نکات و معانی:
می صافی: شراب ناب و زلال، شراب بیغش.
بیت ششم:
معنای بیت ششم:
اینکه آدمی به انسانهای فقیر و تهیدست توجه و نظری کند، خلاف بزرگی و سروری نیست، حضرت سلیمان که دارای چنان شکوه و عظمت بود به موری نیز توجه و عنایت داشت.
نکات و معانی:
نظر: عنایت، توجه.
منافی: نفی کننده.
درویش: در اینجا به معنی تهیدست.
تلمیح به داستان برخورد سلیمان با مور در قرآن.
بیت هفتم:
معنای بیت هفتم:
کمان ابروی معشوق از حافظ سرپیچی نمیکند و خلاف میل او رفتار نمیکند، اما به بازوی ناتوان حافظ که توان کشیدن آن کمان را ندارد خنده میزند و او را مسخره میکند.
نکات و معانی:
اضافه تشبیهی: کمان ابرو.