بیت نخست:
معنای بیت نخست:
جانم به لبم رسید و به هیچ آرزویی از تو نرسیدم، فریاد که این بخت به خواب رفتهی من قصد بیدار شدن ندارد.
نکات و معانی:
نفس برآمدن: کنایه از جان به لب رسیدن.
کام:آرزو.
کام: ایهام تناسب، معنای دوم کام به معنای دهان با نفس تناسب دارد.
فغان: فریاد.
بیت دوم:
معنای بیت دوم:
باد صبا خاکی از محلهی معشوق در چشم من ریخت که به دنبال آن، آب حیات در نظرم بیارزش شده است.
نکات و معانی:
صبا: پیک میان عاشق و معشوق.
آب زندگی: آب حیات، آب حیوان، آب خضر و آب زندگانی، ترکیباتی است که در دیوان حافظ به کار رفته است و همهی این موارد اشاره به داستانی دارد که بنابر عقیده پیشینیان آبی در ظلمات در انتهای دنیا قرار دارد که هر کس از آن بنوشد عمر جاودانی خواهد یافت. جالب است بدانید که بنابر عقیده قدما اسکندر به دنبال این آب رفت اما نتوانست آن را بیابد اما خضر به سراغ آن رفت و از آن نوشید و عمر جاودانی یافت.
بیت سوم:
معنای بیت سوم:
تا زمانی که قامت بلند تو را در آغوش نگیرم، درخت آرزوهایم به ثمر نخواهد نشست و میوهای نخواهد داد.
نکات و معانی:
بر: سینه، آغوش.
بر مصراع دوم: ثمر.
جناس: بر.
بیت چهارم:
معنای بیت چهارم:
همانا تنها با چهرهی زیبا و دلآرای معشوق ما کارها به سامان میرسد وگرنه به هچ طریق دیگری کارها به انجام نمیرسد.
نکات و معانی:
برآمدن کار: به انجام رسیدن و به سامان رسیدن کار.
وجه: ایهام: ۱. شیوه ۲. رو، چهره.
بیت پنجم:
معنای بیت پنجم:
از زمانی که دل غریب و بلا دیدهی من حلقه زلف سیاه و خوشبوی تو را دید و در آن ساکن شد، از آن پس دیگر از دل عاشق من خبری به گوش نمیرسد.
نکات و معانی:
مقیم: ساکن.
سواد: ایهام: ۱. سیاهی ۲. شهر.
خوش: ایهم: ۱. خوب ۲. خوشبو و معطر در ارتباط با زلف.
نکته: در ادبیات فارسی دل در دو جا مسکن و مأوی دارد: ۱. زلف معشوق ۲. چاه زنخدان یا در محل فرو رفتگی چانه معشوق.
بیت ششم:
معنای بیت ششم:
از شست راستی و صداقت هزار گونه تیر دعا پرتاب کردهام؛ ولی چه سود که یکی به هدف برخورد نمیکند.
نکات و معانی:
شست: زهگیر یعنی انگشتری مانندی که از استخوان و جز آن سازند و در ابهام کرده و در وقت کمانداری زه کمان را بدان گیرند و آن را به اعتبار انگشت ابهام شست گویند.
شست صدق:اضافه اقترانی.
تیر دعا: اضافه تشبیهی.
کارگر شدن: موثر واقع شدن.
بیت هفتم:
معنای بیت هفتم:
حرفها و گفتههای بسیاری دارم که امشب باید به باد سحرگاهان بزنم، اما امشب از اقبال من هنگام سحر نمیرسد.(شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد)
نکات و معانی:
تکرار: سحر.
بَس: بسیار.
بیت هشتم:
معنای بیت هشتم:
عمر من در این خیال گذشت که روزی رنج و بلای هجران که همچون زلف تو سیاه و بلند است به پایان میرسد اما هنوز این بلا همچون زلف تو ادامه دارد.
نکات و معانی:
به سر شدن: گذشتن.
به سر آمدن: به پایان رسیدن.
سر: تکرار.
سر: ایهام تناسب؛ در معنای دوم با زلف در ارتباط است.
نکته: خواجه در این بیت بلای طولانی روزگار هجران را به زلف بلند معشوق تشبیه کرده است.
نکته: به کار بردن واژه “خیال” که دارای مصوت بلند”ا” هست تصویر بلندی و طولانی بودن را در ذهن منعکس میکند.
بیت نهم:
معنای بیت نهم:
دل حافظ از بس که از همه گریزان و رمنده شده است، اکنون دیگر نمیخواهد از حلقهی زلف تو بیرون بیاید. (مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید)
نکات و معانی:
حلقهی زلف: اضافه تشبیهی.