جالب است بدانید حافظ در سرودن این غزل به استقبال غزل سنایی با مطلع زیر رفته است:
بیت نخست:
اِنی رَأیتُ دَهراً مِن هِجرِکَ القِیامَه: همانا روزگار را در دوری و فراق تو همانند قیامت دیدم.
معنای بیت نخست:
با خون دل خویش برای معشوق نامهای بدی مضمون نوشتم: همانا در دوری از تو روزگار برای من همچون قیامت شده است.
بیت دوم:
فراق: دوری.
لَیسَت دُمُـوعُ عَینِی هذَا لَنا العَلامَه: اینها اشکهای چشمانم نیست، بلکه نشان و علامتی است برای ما.
معنای بیت دوم:
به خاطر دوری از معشوق صدها نشان در چشمان خویش دارم؛ این اشکهای چشمانم نیست، بلکه نشان و علامتی است از عشق ما.
بیت سوم:
از وی نبود سودم: هیچ فایده و بهرهای برای من نداشت.
مَن جَرَّبَ المُجَرَب حَلَّت بِهِ النَّدامَه: هر کس آزموده را بیازماید، دچار پشمانی خواهد شد.
معنای بیت سوم:
هر چقدر او را امتحان کردم، هیچ فایده و بهرهای برای من نداشت؛ آری، هر کس آزمودهای را بیازماید دچار پشیمانی و ندامت خواهد شد.
بیت چهارم:
فِی بُعدِهَا عَذابٌ، فِی قّربِهَا السَّلامَه: در دوری و فراقش عذاب و سختی است، در نزدیکی و وصالش سلامت و عافیت.
معنای بیت چهارم:
از طبیبی احوال یار را جویا شدم (که آیا نزدیکی و یا دوری از معشوق برای من خوب است یا نه؟) پاسخ داد: در دوری و فراقش عذاب و سختی است، در نزدیکی و وصالش سلامت و عافیت.
بیت پنجم:
ملامت: سرزنش.
جناس: گَر، گِرد، گَردم.
وَ اللهِ مـا رَأیـنـا حُـبـّاً بِـلا مَـلامَه: سوگند به خدا هیچ عشقی بدون سرزنش، ندیدم.
معنای بیت پنجم:
به خودم میگفتم اگر در اطراف معشوق بگردم مورد سرزنش و ملامت قرار میگیرم؛ به خدا سوگند هیچ عشقی را بدون سرزنش و ملامت ندیدم.
بیت ششم:
جناس: جام و جان.
حتّـی یَذُوقَ مِنـهُ کَأساً مِنَ الکَرامَه: تا اینکه از آن جام، بادهای از بزرگواری و کرامت بنوشد.
معنای بیت ششم:
حافظ وقتی خواهان شد، حاضر شد که در بهای گرفتن جامی، جان شیرین خود را فدا کند، تا اینکه از آن جام، بادهای از عشق و کرامت بنوشد.