
بیت نخست:
معنای بیت نخست:
گویی امشب آفتاب تصمیمی برای طلوع کردن ندارد، چه اندیشهها و خیالاتی از ذهن من گذشت، اما خوابی به سراغم نیامد.
نکات و معانی:
سر چیزی داشتن: اراده و قصد کاری یا چیزی داشتن.
برآمدن آفتاب: طلوع آفتاب.
تضاد: آفتاب و شب، گذر کردن و گذر نکردن.
تناسب: شب، خیال، خواب.
بیت دوم:
معنای بیت دوم:
ای صبح چرا درنگ کردی و طلوع نکردی؟ جان من به لب رسید و تو گناه کردی، چرا که نگذاشتی اذان گویان آمدن صبح را بشارت دهند.
نکات و معانی:
دیر ماندن: درنگ کردن.
برآمدن جان: به لب رسیدن جان، بیتاب و بیقرار شدن.
بزه: گناه.
مؤذن: اذان گو.
تضاد: بزه و ثواب.
بیت سوم:
معنای بیت سوم:
گویی نفس خروس گرفته است و بند آمده است چرا که نتوانست لحظهای بخواند، گویی تمام پرندگان خوش صوت از بین رفتهاند و تنها کلاغ به جا مانده است.
نکات و معانی:
نفس گرفتن: بند آمدن نفس.
نوبتی: یک نوبت، یک مرتبه.
غُراب: کلاغ.
نکته: خروس و بلبل را میتوان استعاره از کسانی که دانست که پیام آور زیبایی و شادی هستند در برابر غُراب که استعاره از کسانی است که پیام آور غم و اندوه هستند.
بیت چهارم:
معنای بیت چهارم:
آیا میدانی چرا نسیم عطرآگین و خوشبوی صبح را دوست دارم؟ همانند لحظهای است که معشوق پرده از صورت کنار میزند و چهرهی درخشانش آشکار میگردد.
نکات و معانی:
نفحات: نسیم خوش، جمع نفحه.
جناس: دوست، دوست.
جناس: روی، روی.
نقاب: روبند.
برافکندن نقاب: آشکار کردن چهره.
ایهام تناسب: روی؛۱ . به چه دلیل، ۲. صورت.
بیت پنجم:
معنای بیت پنجم:
سر من از خدا میخواهد که روزی خود را فدای قدم یار کند و وجود خود را نثار پای او گرداند، چراکه در آب مردن بهتر است از اینکه آدمی در آرزوی رسیدن به آب بمیرد.
نکات و معانی:
تضاد و تناسب: سر و پای.
سر به پا افتادن: کنایه از نثار کردن جان.
بیت ششم:
معنای بیت ششم:
دل من قدرت آن را ندارد که بتواند غم عشق او را تحمل کند و در برابر غم عشق او صبور باشد، چگونه امکان دارد مگسی بتواند عقابی را شکست دهد؟
نکات و معانی:
مرد چیزی بودن: از عهدهی آن برآمدن، حریف آن بودن.
مصراع اول مشبه، مصراع دوم مشبه به.
بیت هفتم:
معنای بیت هفتم:
هر چند گناهکارم اما آن اندازه گناهکار نیستم که جهت عقوبت مرا به دشمن واگذار کنی، اگر قصد عذاب کردن مرا داری، با دستان خویش مرا عذاب کن.
بیت هشتم:
معنای بیت هشتم:
ای دوست جای شگفتی است که دل سنگ تو با گریههای سعدی نرم و مهربان نشود، چرا که آب چشمان سعدی چنان فراوان است که آسیابی را به حرکت وا میدارد.
نکات و معانی:
آب چشم: اشک.
تضاد: نگردد و بگردد.
تناسب: سنگ و آسیاب و آب.
بیت نهم:
معنای بیت نهم:
ای عاشقِ نیازمندِ بیچاره، اینجا را رها کن و سراغ در دیگری برو، زیرا هزار بار درخواست کردی و پاسخی داده نشد!
3 دیدگاه روشن سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
عالی بود.
خوبه ممنون
عالی