زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
زلف آشفته وُ خَوی کرده وُ خندان لب وُ مست
پیرهن چاک وُ غزل خوان وُ صُـراحی در دست
نرگسش عـربـده جـوی و لبـش افسوس کنان
نـیـم شـب دوش بـه بالین من آمـد بنشست
ســر فـرا گــوش مــن آورد بــه آواز حـزیـن
گفت ای عاشـق دیـریـنـه مـن خوابت هست
عـاشـقـی را کـه چـنـیـن بــاده شبگیـر دهند
کـافـر عـشـق بـود گــر نـشـود بـاده پـرست
بـرو ای زاهــد و بـر دُردکـشـان خـرده مگیـر
کـه نـدادنـد جـز ایـن تـحفه به ما روز الست
آن چـه او ریـخـت بـه پـیـمانه مـا نوشیدیم
اگـر از خَـمـر بـهـشـت است وگـر باده مست
خـنـده جـام مــی و زلــف گــره گـیـر نـگـار
ای بـسـا تـوبـه که چون توبه حافظ بشکست

بیت نخست:

زلف آشفته وُ خَوی کرده وُ خندان لب وُ مست
پیرهن چاک وُ غزل خوان وُ صُـراحی در دست

معنای بیت نخست:

معشوق در حالی که موهایش آشفته، بر چهره‌­اش عرق نشسته، تبسمی بر لب داشت و مست بود، همچنین در حالی که پیرهنش چاک خورده، مشغول غزل خوانی بود و ظرف شرابی در دست داشت…

نکات و آرایه ها:

خَوی : عرق.

پیرهن چاک: یقه چاک و باز.

صراحی: ظرف شراب.

بیت دوم:

نرگسش عـربـده جـوی و لبـش افسوس کنان
نـیـم شـب دوش بـه بالین من آمـد بنشست

معنای بیت دوم:

با چشمانی پرعتاب و لبی پر از افسوس، دیشب در نیمه­‌های شب بر بستر من آمد و نشست.

نکات و آرایه ها:

نرگس: استعاره از چشم.

عربده جوی: ستیزه جوی.

افسوس: ریشخند و تمسخر.

بیت سوم:

ســر فـرا گــوش مــن آورد بــه آواز حـزیـن
گفت ای عاشـق دیـریـنـه مـن خوابت هست

معنای بیت سوم:

سرش را کنار گوش من آورد و با صدایی نرم و خوش‌­آهنگ گفت: ای عاشق دیرینه­‌ی من! خواب هستی؟

نکات و آرایه ها:

آواز حزین: آواز نرم و خوش. نام گوشه­‌ای از دستگاه اصفهان.

بیت چهارم:

عـاشـقـی را کـه چـنـیـن بــاده شبگیـر دهند
کـافـر عـشـق بـود گــر نـشـود بـاده پـرست

معنای بیت چهارم:

انسان عاشقی که ­هنگام سحر چنین شرابی به او بدهند، اگر بعد از آن باده‌­پرست نشود، حقیقتا منکر عشق است و لاف­‌زنی بیش نیست.

نکات و آرایه ها:

باده شبگیر: باده سحری، صبوح.

کافر عشق: منکر عشق.

بیت پنجم:

بـرو ای زاهــد و بـر دُردکـشـان خـرده مگیـر
کـه نـدادنـد جـز ایـن تـحفه به ما روز الست

معنای بیت پنجم:

ای زاهد برو و انسان­‌های سرمست و سیه مستِ باده­‌ی عشق را سرزنش نکن؛ (و بدان که) در روز ازل هدیه‌­ای غیر از این (شرابِ سرمستی) به ما نداده‌­اند.

نکات و آرایه ها:

دُرد کش: باده نوشان قهار، آنکه شراب را تا ته می­‌نوشد، سیاه مست.

خرده گرفتن: سرزنش کردن.

تحفه: هدیه.

روز الست: روز ازل، روزی که خداوند از انسان پیمان بندگی گرفت. آیه ۱۷۲ سوره اعراف.

بیت ششم:

آن چـه او ریـخـت بـه پـیـمانه مـا نوشیدیم
اگـر از خَـمـر بـهـشـت است وگـر باده مست

معنای بیت ششم:

هر چه ساقی ازلی برای ما ریخت ما نوش جان کردیم حال چه می­‌خواهد شراب بهشتی باشد چه شراب مستی بخش.

نکات و آرایه ها:

خمر: شراب.

خمر بهشت: اشاره است به آیه ۲۱ سوره انسان:  وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا

بیت هفتم:

خـنـده جـام مــی و زلــف گــره گـیـر نـگـار
ای بـسـا تـوبـه که چون توبه حافظ بشکست

معنای بیت هفتم:

ریزش و درخشش جام شراب اگر همراه با زلف پر پیچ و تاب معشوق باشد، چه بسیار توبه­‌هایی همچون توبه‌­ی حافظ را خواهد شکست.

نکات و آرایه ها:

خنده جام می: صدای ریزش و درخشش شراب در جام.

زلف گره­‌گیر: زلف پر پیچ و تاب.

7 دیدگاه روشن زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت